هادی قطبی
علل چند گانه بد حجابی
- برخي جهل دارند و به راستي نمي دانند كه حجاب، حكم خدا و يك دستور اسلامي است. بسياري از آنها، آيه حجاب را نشنيده و نخوانده اند و يا توجه نداشته اند.
- برخي سست و سهل انگارند و نسبت به رعايت دقيق پوشاندن موها دقت ندارند و حال و حوصله تنظيم مدام روسري و چادر را ندارند.
- خانواده بدحجاب داشته و محيط خانوادگي شان ايجاب مي كرده كه چنين پوششي را انتخاب كنند. همچنين محيط محله يا شهري كه در آن زندگي مي كند. حتي همسر يا يكي از والدينشان ممكن است آنها را _ به دلائل مختلف _ محبور به چنين پوششي كرده باشد. در واقع منشأ تربيتي دارد. همين افراد ممكن است طرفدار نظام اسلامی باشند و شخصیت های دینی و سیاسی ایران اسلامی را دوست داشته باشند و یا حتی در انتخابات و راهپیمایی ها هم شركت كنند.
- برخي شان از سر لجاجت پدر و مادرشان بدحجاب هستند. مانندسخت گيري هاي بي جاي والدين يا مدرسه كه مختص حجاب هم نیست و در موضوعات مختلفی مانند كار، تحصيل يا حفظ قرآن و... نيز ممکن است رخ دهد.
- برخي ديگرشان عقده اي هستند و مترصد فرصتي اند تا آزادانه هر كاري مي خواهند انجام دهند. در واقع مثل ديگ زودپز، تحت فشار جامعه به حجاب تن مي دهند و در موقعيت مناسب، آن را كنار مي گذارند و دهن کجی می کنند!
- برخی دیگر، بي حجابي را وسیله ای برای دیده شدن و جلوه گری می دانند. در واقع منشأ آن یک ویژگی دخترانه و زنانه است. در واقع بی حجابی راهي است براي برآورده كردن نيازهاي روحي شان.
- عده اي جوگير مي شوند و تابع احساسات مقطعي و جمعي هستند. مانند اتفاقی که در عروسي ها و دورهمي ها و تفريحات و كنار دريا و....رخ می دهد. اين عده واقعاً با حجابند و هميشه جو گير نيستند، ولي به هر حال گاهي حجاب يادشان مي رود!
- برخي تابع مُد و همرنگ جماعت اند و تعمدي در رفتار خود ندارند؛ چه بسا براي فرار از سرزنش دوستان و اطرافيان و عقب نماندن از فيلم ها و سريال ها و تبليغات غربي و شرقي شُل حجابند! يك روز هم ممكن است با حجاب بچرخند! بستگي به جماعت دارد! عده زیادی از این گروه، ممکن است ساده دل باشند و نيتي هم نداشته باشند!
- عده کمی از آنان نیز اهل فساد و فحشاء هستند و هرزگي را دوست دارند. ممکن است خودفروش باشند و بدحجابي و لختي بودن را راهي براي كاسبي مي دانند. به اصطلاح روسپي اند. از سر سيری!
- عده ای دیگر جزو جماعت فمنیست هستند و خواستار تساوي حقوق هستند و حجاب را مانعي براي برابري و تساوي حقوق زن و مرد مي دانند. در واقع مخالف زن بودنِ خودشان هستند و فکر می کنند مردان برتر از زنان هستند و می خواهند خود را مانند مردان کنند.
- عده ای شان، مسلمان نيستند و بي دينند كه يا نسبت به قوانين اجتماعي اسلام و حكومت ديني آگاهي ندارند؛ و يا آگاهي دارند و اعتراضشان در واقع به خداست كه ما اسلام و بهشت و تكامل را نمي خواهيم.
- بي حجابي را گناه بزرگي نمي دانند. مي گويند اين هم گناهي است مثل بقيه گناهان؛ غيبت، دروغ، تهمت و... كه بقيه مردم به خصوص زنان با حجاب مرتكب مي شوند. در عين حال نماز و روزه و مسجد و هيئتشان هم به راه است! يعني آن را گناه مي دانند، اما بزرگ و مهم نمي شمارند و به آثار فردي و خانوادگي و اجتماعي آن توجه ندارند. مي گويند استغفار مي كنيم، زيارت مي رويم، جبران مي شود و بخشيده مي شويم. در واقع اين نوع گناه را دوست دارند. مثل برخي عزاداران و اهل مسجد كه برخي گناهان را در زندگي خوددارند و اهل ترك هم نيستند. ضعيف الايمان اند.
- برخي دیگر، بی حجابی را ابزاري براي مخالفت سياسي با نظام حاكم مي دانند و اقدام به كشف حجاب مي كنند. يعني مبارزه با نظام و قانون رسمي اسلامي! در ايران چهارشنبه سفيد با اين هدف راه اندازي شد و به اغتشاشات 1401 منجر شد.
جمع بندي
آري؛ گاه ممكن است دو يا چند عامل در بدحجابي موثر باشد؛ مثل محيط نامناسب و عدم آگاهي از حكم ديني و قانوني و يا لجبازي و ياحتي اقتضائات دخترانه كه به درستي برآورده نمي شود.
روشن است كه برخورد با هر كدام، متفاوت با ديگريست و بايد با تدبير و تشكيل كارگروه در ستادهاي امر به معروف و نهي از منكر و فعالان فرهنگي و والدين و مربيان دغدعه مند، راهكار مناسب براي هر گروه ارائه داد و با برنامه ريزي مناسب آن را حل نمود.
مسئولين دولتي(به خصوص وزير ارتباطات و مسؤولين فضاي مجازي)، صدا و سيما، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاداسلامي و حوزه هاي علميه وظايف تعريف شده اي در قانون دارند كه بايستي با حساسيت فوق العاده به گونه اي كه عملكرد يكديگر را زير سوال نبرند و مخاطبان خود را دچار سردرگمي و تحير نكنند، برنامه هاي آموزشي و كارگاهي در دو بُعد سلبي و ايجابي براي ترويج فرهنگ حجاب و عفاف انجام دهند تا كار به نيروي انتظامي و برخورد قضايي نرسد.
اگر عالمان ديني و مبلغان روي منابر از حجاب بگويند و دولت ما قانون حجاب و عفاف را در ادارات و زيرمجموعه هاي خود رعايت نكند و از طرفي صدا و سيما ورزش بانوان و فيلم هاي منافي با عفاف و حجاب را نشان دهد و نيز مسئولين فضاي مجازي نسبت به حجاب و عفاف در اينستاگرام و شبكه هاي اجتماعي بي تفاوت باشد، نمي توان به دختري كه به دليل شرايط سني و روحايت دخترانه اش خودنمايي مي كند، یا تت تأثیر تربیت خانوادگی است، یا نسبت به آموزه های دین ناآگاه است، فقط برخورد قانوني و قضايي كنيم. با اين روش ره به جايي نمي بريم و مسأله حجاب و عفاف همچنان به يك معضل جمهوري اسلامي باقي مي ماند.
***